آموزش فن بیان



عمر انسان کوتاه است و هر فرد به اندازه ای عمر نمی کند که بتواند در هر زمینه ای کسب تجربه کند، سرد و گرم آن فعالیت را بچشد و سپس با علم کامل وارد حیطه کاری دلخواهش شود. یکی از راه هایی که برای انسان الهام بخش است و می تواند کوتاه بودن عمر انسان را به خوبی جبران کند تاریخ است. تاریخ و انسان هایی که تاریخ ساز شده اند. اگر بخواهیم مسیر موفقیت خود را کوتاه تر کنیم و به عبارتی زودتر به موفقیت دست یابیم بهتر است ردپای بزرگان هرعرصه را دنبال کنیم و در واقع جا پای بزرگان بگذاریم. آن هایی که سال های پیش همین مسیر را طی کردند، تلخی و شیرینی های آن را به خوبی می شناسد و در بیان تجربه های خود باید و ها و نبایدها را برای موفق شدن و رسیدن به هدفی که انتخاب کرده ایم در اختیارمان نهاده اند. فن بیان استیو جابز از آن دسته دروس الهام بخش در زندگی انسان ها می باشد.

استیو جابز یکی از بزرگان تاریخ ساز در صنعت تکنولوژی و بنیانگذار شرکت اپل می باشد. مخترع پیشرو در صنعت رایانه و یکی از ثروتمندان دنیا که با وجود انصراف از تحصیلات در دانشگاه به این موفقیت بزرگ دست یافت و نام آور دنیای تکنولوژی شد. اگرچه حدود 6 سال از مرگ  استیوجابز می گذرد اما سخنان الهام بخش او و چراغی که برای موفقیت در ذهن رهروان این راه روشن کرده است دست به دست پخش شده است و علاقمندان همواره مشتاق آشنایی با رمز موفقیت این مرد بزرگ بوده اند.

اما آن چه به درس امروز دانشگاه زندگی مربوط می شود تحلیل فن بیان استیوجابز است که به طرز شگفتی در اذهان تاثیرگذار می باشد. تا پایان این مطلب با ما باشید؛ فن بیان استیو جابز را در این مطلب تحلیل می کنیم.

نکات الهام بخش در فن بیان استیو جابز

استیو جابز با تمام سخنرنان یک تفاوت اساسی داشت؛ آن هم این که در نطق خود معمولا به مسائلی اشاره می کرد که سایر سخنرانان از آن ها غافل بودند و شاید اغلب استفاده از این موضوعات را در سخنرانی نوعی کسر شان می دانستند. این در حالی است که مخاطبان به مهارت بداهه گویی سخنران و استفاده از نکات نامتداول بیش تر توجه می کنند.

مشاهده مقاله  با توجه به این نکات در فن بیان خود قهرمانانه انتقاد کنید!

فن بیان استیو جابز

برخی از این مسائل چشم گیر در فن بیان استیو جابز عبارتند از:

توجه به اختصار کلام در سخنرانی

استیو جابز سخنرانی های خاصی برگزار می کرد و ساختار سخن و فن بیان او همواره برای مخاطبان شناخته شده بود. هنوز هم کسانی که از طرفداران این مخترع محبوب هستند می توانند ساختار و لحن بیان او را از سایر سخنرانان تمیز دهند.

Jarl Mohn، یکی از کارآفرینان آمریکایی تم و زمینه صحبت های استیو جابز را در سه بخش کلیدی تقسیم می نمود که باعث می شده است فن بیان استیو جابز با وجود حجم مطالبی که قرار است به سمع و نظر مخاطبان برساند خلاصه باشد:

  1. توفیق بزرگ بعد از اجرای پروژه ها
  2. در هم شکستن و خود کم بینی کمپانی
  3. خودفریبی( مثلا با بیان برخی از نقاط مثبت کمپانی نقص های طرح های انجام شده را خیلی کم و مختصر نمایش می داد)

فن بیان استیو جابز

توجه به موضوع مرگ و میر در سخنرانی ها

استیو جابز به موضوع مرگ و میر خصوصا در سال های آخر عمرش بسیار اشاره می کرد. بخشی از نطق استیو جابز در این مورد را در ادامه می خوانید:

داستان سوم من درباره مرگ است. هیچ چیز جهان شمول تر از مرگ وجود ندارد و همه انسان ها با مرگ دست و پنجه نرم خواهند کرد. مثل تمام افراد من هم دوست دارم که مدت زمان طولانی تری زندگی کنم. طول عمر جای خود را دارد؛ اما من در حال حاضر درباره این موضوع نگران نیستم. مرگ تنها باعث شده است من از کوه بالا بروم و سرزمین موعود را از بالا مشاهده کنم. من از هیچ کسی نمی ترسم و بابت چیزی نگران نیستم. چشمان من شکوه خداوندی را به خوبی دیده اند.”

مشاهده مقاله  10 سوال برای تحلیل مخاطبین سخنرانی

متنی که خواندید بخشی از سخنرانی تاثیرگذار استیو جابز در سال های پایانی عمر او در دانشگاه استنفورد آمریکا می باشد.

بدون شک این شیوه از سخنرانی و فن بیان استیو جابز برای اکثر مخاطبان الهام بخش است و اگر کسی در ارتباط با کسب اطلاعات بیش تر درباره آخرین تغییرات کمپانی اپل در این جلسات شرکت می کرد از یک کلاس درس معنوی جداگانه بر اساس تجربیات استیو جابز بزرگ بهره مند می شد.

فن بیان استیو جابز

تسلط مثال نازدنی به مطلب

تسلط و احاطه ای که فن بیان استیو جابز باعث می شد روی مطلب داشته باشد دیدنی و شنیدنی بود. استیو جابز به یک سخنران تمام عیار تبدیل شده بود که سخنرانی برای او در حکم یک سخنرانی یا یک مجلس رسمی نبود؛ گویی در حال صحبت کردن مقابل جمعی از خانواده و دوستان خود می باشد!

لحن استیو جابز بسیار جوان پسند و تر و تازه بود. در عین حال تجربه او کلمه به کلمه ای که به کار می برد را پخته تر می کرد و نشان از یک فرد کارآزموده و موفق در حوزه اصلی فعالیتش داشت.

به نظر می رسد این تسلط ناشی از قدرت برگشت به عقب و مشاهده تک تک سخنرانی هایی است که در استیو جابز انجام داده بود. به زبان دیگر او جزئت این را داشته است که اشتباهات فن بیان خود را با بازگشت به عقب به خوبی شناسایی و سپس ردیابی کند.

فن بیان استیو جابز

صداقت در بیان حین سخنرانی

استیو جابز به لحاظ خلق و خو فردی فوق العاده متمایل به حفظ حریم خصوصی بوده است و همواره به رازداری معروف بود. بخشی از سخنرانی مربوط به فن بیان استیو جابز در دانشگاه استنفورد نیز به تازگی منتشر شده است!

مشاهده مقاله  لکنت زبان در طول سخنرانی؛ از علل تا راه های درمان

آشنایی با سختی هایی که در دوران جوانی تحمل کرده بود و توانایی متفاوت او در هماهنگ کردن خودش با محیط و مشکلاتی که پشت سرگذاشته است بیانگر صداقت درونی او است. چرا که او فردی کاملا درون گرا بوده است، اما به دلیل صداقت و راستی اش همواره به نکات مخفی زندگی اش اشاره داشته است و چیزی از زندگی این انسان فرهیخته مخفی نمانده است. استیو جابز صادق بوده و این صداقت را در بیان سختی ها و مشکلات و روند پیشرفت کسب وکارش به کار برده است.

فن بیان استیو جابز

شور و شوق مسری به مخاطب

فن بیان استیو جابز همیشه پر از شور و هیجان و انرژی مثبت بوده است. فن بیانی برای سخنرانی جذاب به مخاطبان که همواره در آن اشتیاقی به صورت مسری موج می زد. مثلا استیو جابز همواره به کم و سن و سال بودن خودش در دورانیکه موفقیت کسب کرده است اشاره داشته است. همین موضوعی برای افراد علاقمند و مخاطبان استیو جابز علاوه بر این که الهام بخش بوده است نوعی انرژی مثبت یا شور و هیجان محسوب می شود.

فن بیان استیو جابز

استفاده از طنز در سخنرانی

قبلا در ارتباط با تاثیر شروع و پایان طنر در سخنرانی صحبت کرده ایم. فن بیان استیو جابز به این گونه بود که در یک سخنرانی جدی و طولانی مدت همواره فرصت را برای شوخی کردن مغتنم می شمرد. این گفت و گوی های طنر مربوط به حیطه کاری خود استیو جابز می شد. مثلا طی سخنرانی ها با لحنی خنده آور در ارتباط با ادغام با ممکینتاش و شکل گیری سیتم عامل مخصوص برای کامپیوتر ها صحبت می کرد. یا این که خاطرات خنده دار مرتبط را در میان سخنانش و برای رفع خستگی حاضرین تعریف می نمود.

مقالات را کلیک کنید


اگر بگوییم پاورپوینت یا اسلایدهایی که با هر برنامه مشابهی ساخته شوند پاشنه آشیل یک سخنرانی موثر مخاطب‌محور هستند بیراه نگفته‌ایم. این روزها که به واسطه پیشرفت تکنولوژی همه چیز با محتوای جذاب بصری به شکل عجیبی گره خورده است، سخنرانی و گفتگوهای بزرگی که صرفا متن محور باشند و گوینده یا سخنران با استفاده از متون متکلم وحده باشد چندان طرفداری ندارند. در واقع پاورپوینت و محتوای بصری به شکل ویدیو، عکس و حتی نمایش متون در قالب کلیدواژه‌ها به مخاطبان نوعی عرضه خلاقانه محتوا است که می‌تواند خیلی از نواقص محیطی و دیداری سخنرانی را پوشش دهد. حالا با وجود تجربه‌ای که خیلی از سخنرانان در این زمینه دارند همچنان تعریف خصوصیات و ویژگی‌های یک پاورپوینت موثر برای سخنرانی ممکن است دشوار باشد.

 

پاورپوینت موثر

حقیقت آن است که اگر همین بخش‌های بصری در قالب پاوپوینت هسته اصلی و مرکزی یک سخنرانی نباشند آن سخنرانی تقریبا خسته‌کننده خواهد بود. اسلایدها بدون شک از بخش‌های جداناشدنی و غیرقابل انکار یک نطق موفق هستند که در نبود آن‌ها قطعا یکی از پایه‌های سه پایه سخنرانی می‌لنگد! از گذشته تا کنون اسلایدها به عنوان بخشی حیاتی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب شناخته می‌شدند و همیشه این جلوه‌های بصری و غیرمتنی هر سخنرانی بوده که انگیزه بینندگان را برای گوش فرا دادن به سخنران بیش‌تر کرده است. اگرچه اسلایدها یکی از بخش‌های دلپذیر برای مخاطبان بوده‌اند ولی به همان نسبت طراحی حرفه‌ای پاورپوینت و مدیریت بخش‌های بصری برای خود سخنران مشکل‌آفرین، رعب‌آور و پر از دلشوره است.

آموزش امروز دانشگاه زندگی مجموعه‌ای از تجربیات سخنرانان برتر در زمینه طراحی و تهیه پاورپوینت موثر است. همراه ما باشید.


خصوصیات یک پاورپوینت موثر برای سخنرانی و کنفرانس‌ها

برای این که اسلایدهای متفاوتی داشته باشید ممکن است از ترفندهای مختلفی استفاده کنید. تایپوگرافی‌های مدرن‌تر، تصاویر جذاب‌تر، رنگ‌بندی متفاوت نسبت به اسلایدهای متداول و…از جمله ترفندهایی هستند که سخنرانان برای افزودن رنگ و لعاب بیش‌تر به اسلایدها از آن‌ها استفاده می‌کنند. با این حال برخی از نکات ابتدایی‌تر وجود دارند که پیش از دست به کار شدن و اقدام به طراحی در برنامه پاورپوینت باید آن‌ها را در نظر داشته باشید:

محتوای پاورپوینت را ابتدا برنامه‌ریزی کنید

خیلی از افراد هستند که ابتدا قالب پاورپوینت را انتخاب می‌کنند و سپس محتوا یا داده را وارد می‌کنند. این ایده خوبی نیست؛ چون در واقع این محتوا است که دیزاین یا طراحی مناسب را به دنبال خود می‌آورد. در چنین شرایطی ما اطلاعاتی را در اختیار داریم که بدون هیچ حس و تاثیری به مخاطب منتقل می‌شوند.

 

پاورپوینت در سخنرانی

بهترین راه انتقال داده‌ها روی یک برگه کاغذ یا کادر سفید در برنامه word است. حالتی که شما به صورت کاملا سنتی و کلاسیک در حال ثبت اطلاعات خود هستید. در مرحله بعد به ترتیب سوالات مهم و اساسی را از خودتان بپرسید. این که پیام اصلی سخنرانی چیست و مخاطبان قرار است با استفاده از این سخنرانی به چه چیزی برسند.

با یک پس‌زمینه ساده شروع و جزئیات را حذف کنید

بعد از تهیه متن خام، اولین کاری که بعد از باز کردن نرم افزار پاورپوینت انجام می‌دهید حذف قالب‌هایی است که دانلود کرده‌اید یا برای ساخت پاورپوینت موثر از میان قالب‌های موجود برگزیده‌اید. به زبان ساده‌تر وقتی که وارد برنامه شده‌اید نباید ابتدا به ساکن به دکوراسیون فکر کنید. جزئیاتی نظیر المان‌ها یا عناصر مختلف در هر اسلاید را حذف کنید و بدانید که قرار نیست از تمام عناصر استفاده کرده باشید؛ چون هر عنصر حاوی پیامی است که باید با کار شما مرتبط باشد.

برای یافتن مسیر زندگی خود کلیک کنید


حتما این جمله آشنا و تکراری را شنیده‌اید که می‌پرسند باراک اوباما چه طور آمریکا را تغییر داد؟”. دوره ریاست جمهوری اوباما یکی از درخشان‌ترین دوره‌هایی بود که تاریخ آمریکا به خود دید. بسیاری از مردم آمریکا بر این باورند که جسارت اوباما در سخنوری و مذاکراتی که انجام داده است در واقع ریسکی بوده که سرانجام به نفع آن‌ها تمام شده است. تمام سخنرانی‌هایی که اوباما در آن‌ها یکه‌تازی می‌کرد به سبب ویژگی های برجسته شخصیتی و هوش و درایت اوباما بوده است. شاید به همین دلیل است که متن‌های سخنرانی اوباما و کلیپ‌های سخنرانی تکان‌دهنده او در آیین‌های گشایش و افتتاحیه تا این حد مورد توجه قرار گرفته است.

با وجود برخی از نقدهایی که به سخنرانی اوباما وارد می‌شود به عنوان یک سخنران باید پذیرفت که تمام اموری که زیر ذره‌بین نقادانه و موشکافانه دنیا قرار داشت توسط همین چارچوب‌هایی که او در شیوه سخنوری خود دنبال می‌کرد به سرانجام رسید.

هر چند که برای سخنرانی به سبک بزرگان دنیا و اهل فن از جمله باراک اوباما راه درازی در پیش داریم اما با مرور متن‌های سخنرانی اوباما می‌توان از همین حالا استانداردهای مهم در نوشتن محتوا را رعایت کرد.

درس‌هایی که از متن‌های سخنرانی اوباما باید آموخت

بعید می‌دانیم که در بزرگ‌ترین رویدادهای آمریکا این تنها اوباما بوده باشد که در نوشتن متن‌ و محتوا سخنرانی خود دخالت داشته است. متونی که از اوباما و بعد از بررسی ویدیوهای سخنرانی مختلف او در دست می‌باشد نشان می‌دهد که تمام ویژگی‌های بارز آن از جمله سادگی، تاثیر خطی کلمات و تضادها و تناسب‌هایی که شنیده می‌شدند حاصل همکاری یک تیم کارکشته و باتجربه می‌باشند.

درس‌هایی که از متن‌های سخنرانی اوباما باید آموخت

شما هم می‌توانید از ویژگی‌های بارز متن‌های سخنرانی اوباما درس بگیرید.

درس اول: مقدمه‌های ساده، قدرتمند و دندان‌شکن

وقتی که به ابتدا بسیاری از سخنرانی‌ها گوش فرا می‌دهیم غالبا با کلماتی مواجه می‌شویم که خیلی ساده به خاطر سپرده نمی‌شوند و پس از مدت کوتاهی فراموش می‌شوند؛ اما متون سخنرانی اوباما در بخش مقدمه خیلی ساده و بی‌آلایش‌تر از سایر سخنرانی‌ها تنظیم شده‌اند.


درس‌هایی که می‌توان از این مقدمه‌ها آموخت عبارتند از:

  • صحبت‌های صادقانه (حداقل برای مردم خود آن کشور) درباره شرایط اقتصادی و جنگ‌ها
  • توجه به روحیه فرومایگی و اعتماد به نفس
  • ظاهر قدرتمند در طول سخنرانی
  • سخنرانی مشارکتی؛ طوری که هرگز متکلم وحده نمی‌شویم و همیشه خود را با مخاطبان ما” تصور می‌کنیم

چارچوب مقدمه‌ در سخنرانی‌های اوباما

اوباما در افتتاحیه‌ها و زمان سخنرانی، سخنرانی خود را مطابق با 6 بخش زیر پیش ببرد:

  • سپاسگذاری از کسانی که برای شنیدن نطق او زمان گذاشته‌اند
  • اعتراف به بحران‌های اقتصادی، ی و…مثلا بارها شاهد بودیم که اوباما صراحتا در سخنرانی خود اعلام کرده که ایالات متحده اکنون با چالش فلان رو به رو است
  • تقویت روحیه مقاومت در مخاطبان؛ به این شکل که حتی بعد از اعلام شرایط بحرانی، تقویت امید و انتقال پیام پایداری به آمریکایی‌ها همواره جزئی از برنامه‌های وی بود
  • سخن گفتن با جهان؛ طوری که از موضع قدرت همواره کل دنیا را مخاطب خود قرار داده است

درس‌هایی که از متن‌های سخنرانی اوباما باید آموخت

درس دوم: قدم بر خطوط تاثیرگذار سخنرانی

یکی از بخش‌هایی که متن‌های سخنرانی اوباما را خاطره‌انگیز می‌کند همین صداقت و صراحتی بود که گفته شد؛ اما در سخنرانی‌های وی همواره یک نقطه ضعف بزرگ دیده می‌شود و آن عدم توجه به خطوط تاثیرگذاری در سخنرانی بود. منظور از خطوط تاثیرگذاری، پاره‌ای جملات و عبارات هستند که به صورت کلیدی، بلند و شمرده شمرده در سخنرانی‌ها بیان شده و به جمله معروفی بین مخاطبان تبدیل می‌شود. اگر به سخنرانی‌های اوباما تا کنون با دقت بیش‌تری توجه کرده باشید می‌بینید که:

  1. هیچ خبری از جمله معروف جان اف کندی، از ماندگارترین سخنرانی‌های تاریخ دنیا، از کشور نخواهید کاری برای شما بکند” را نمی‌شنوید
  2. هیچ خبری از جمله معروف من رویایی دارم” مارتین لوتر کینگ نیست
مسیر زندگی در دانشگاه زندگی

تعداد نی که بیشتر از شوهران خود کسب درآمد دارند، رو به افزایش است. گرچه این تعداد چندان زیاد نیستند، وقتی ن درآمد بیشتری دارند؛ زن و شوهر احساس ناراحتی می‌کنند و ما در این مقاله می‌خواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم.

طبق تحقیقات جدیدی که بر روی تعدادی از زوج‌ها انجام شده، ن به طور میانگین درآمد خود را 1.5 درصد پایین‌تر از رقم واقعی و مردان، 2.9 درصد بیشتر از درآمد واقعی‌شان اعلام کردند.

مارتا مورای-کلوس و میستی هگنز که این جمله محققان هستند، به این نتیجه رسیدند که مردم حس می‌کنند به طور کلی درآمد مردان باشد بیشتر باشد. بنابراین این موضوع اجتماعی، در پاسخ افراد کاملاً تاثیر گذار بوده است.

وقتی ن بیشتر از همسرانشان کسب درآمد می‌کنند، چه مشکلاتی پیش می‌آید؟

این موضوع، نشان‌دهنده تغییرات اجتماعی است که به تدریج اتفاق می‌افتد و اینکه ن در حال حاضر، شانس بیشتری برای تحصیلات و داشتن شغلی مناسب دارند. با این وجود، ن هنوز بیشتر مسئولیت‌های خانه‌داری و مراقبت از بچه‌ها را بر عهده می‌گیرند. و مردان نیز برای کسب درآمد خانواده تحت فشار هستند.

امروزه در حدود یک چهارم زوج‌ها، ن کسب درآمد بیشتری نسبت به مردان دارند. این میزان در دهه 80 میلادی، درصد بوده است که به معنی رشد درآمد ن در خانواده است. البته 71 درصد مردم می‌گویند، برای اینکه مردان همسر خوبی باشند و بتوانند خانواده خود را حمایت کنند، باید درآمد مناسبی داشته باشند. در تحقیقی دیگر، مشخص شد که فقط یک سوم افراد چنین عقیده‌ای درباره ن دارند. پس باور عمومی این است که مردان باید نان‌آور اصلی خانه باشند.


برخی از متخصصان می‌گویند که بالاتر رفتن سطح درآمد زن نسبت به مرد، ازدواج را شکننده‌تر می‌کند زیرا مردان به نوعی حس بی‌امنیتی دچار می‌شوند و ن، احترام کافی را نسبت به آنان قائل نمی‌شوند.

کسب درآمد بیشتر زن

جاستین ولفرز که اقتصاد خانواده را در دانشگاه میشیگان تحقیق می‌کند، می‌گوید:

مردان توسط نی که درآمد بیشتری دارند، تهدید می‌شوند که این موضوع موجب تعجب هیچ کس نمی‌شود چراکه می‌توان آن را در داده‌های تحقیقات پیدا کرد.»

طبق برخی از تحقیقات، در 23 درصد از ازدواج‎هایی که در آن، زن کسب درآمد بیشتری داشته، تفاوت‌هایی وجود دارد. این افراد معمولاً تحصیلات دانشگاهی دارند و 2 برابر بیشتر از سایر ن، درآمد کسب می‌کنند.

یک تحقیق عظیم در دانشگاه شیکاگو که توسط اقتصاددان‌های مجرب انجام شده، نشان داد ازدواج‌هایی که در آن ن درآمد بیشتری دارند، دوام چندانی نخواهد داشت و احتمالاً به طلاق و جدایی منجر می‌شود. آن‌ها این نتیجه را با استفاده از داده‌های موجود در سال‌های 1970 تا 2000 به دست آوردند.

همچنین نی که درآمدی کمتر نسبت به مردان داشتند، معمولاً به دنبال‌ کارهایی پایین‌تر از پتانسیل‌ واقعی خود می‌گشتند. همچنین در کارهای خانه و مراقبت و نگه‌داری از فرزندان، سهم بسیار بیشتری داشتند. بدین ترتیب، حس تهدید شدن در همسرانشان را از بین می‌بردند.

ماریان برتراند، یکی از محققان دانشگاه اقتصاد شیکاگو، در این رابطه می‌گوید:

هنگامی که ضابطه‌های جنسی (زن و مرد) زیر پا گذاشته می‌شوند، رفتارهای برای جبران این موضوع از سوی همسر انجام می‌شود.»

کسب درآمد بیشتر زن از مرد

چنین رفتارهای اجتماعی که بر اساس زن یا مرد بودن تعریف می‌شوند، در حال کاهش هستند و به نظر می‌رسد اخیراً ازدواج‌هایی که ن در آن درآمد بیشتری دارند، مانند قبل در خطر فروپاشی قرار نمی‌گیرند.

مسیر زندگی خود را اینجا دنبال کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست


معمولا در کارگاه های آموزش سخنرانی  و فن بیان تاکید می شود که برای طراحی پاورپوینت سخنرانی دقت زیادی باید به خرج داده شود . پاورپوینت یک نرم افزار ارائه تجاری است که توسط مایکروسافت طراحی شده است. این نرم افزار به عنوان بخشی از مجموعه Microsoft Office ارائه می شود که در سیستم های عامل Windows و Mac OS X قابل استفاده می باشد.

پاورپوینت به منظور طراحی سخنرانی هایی به کار برده می شود که نه تنها برای سازمانی خاص اهمیت دارند، بلکه برای شرکت کنندگان نیز حائز اهمیت می باشند. بنابراین، این نرم افزار بسیار موثر می باشد. همانند سایر فایل های داده مایکروسافت آفیس نظیر فایل های اکسل یا ورد، فایل های پاورپونت نیز در معرض خرابی و از دست رفتن اطلاعات می باشند.

ایراد در فایل های PPT بر روی کامپیوتری که آن ها را اجرا می کند نیز تاثیر دارد. برخی اوقات کامپیوتر با مشکل مواجه شده و یا در حین اجرای یک فایل PPT معیوب هنگ می کند. بدون شک شما نیز بارها شاهد صفحه نمایش آبی رنگی شده اید که به دلیل خرابی یک یا چند فایل سیستمی نشان داده می شود. بنابراین در این مقاله به بررسی مواردی به منظور جلوگیری از بروز ایراد در فایل های PPT خواهیم پرداخت که مانع از بروز مشکلات در سیستم Mac نیز می گردند.

فایل پاورپوینت سخنرانی

برخی اوقات، شما یک فایل پاورپوینت سخنرانی را در محل کار خود طراحی نموده و سپس آن را به یک فلش مموری منتقل می کنید تا در یک کامپیوتر دیگر در سالن سخنرانی آن را اجرا کنید. در چنین مواردی، اقدامی که انجام می دهید، متصل کردن فلش درایو به کامپیوتر، پیدا کردن فایل پاورپوینت سخنرانی و اجرای مستقیم آن از روی فلش می باشد. علاوه بر این، شما فلش را در حالی که فایل اجرا می شود از کامپیوتر جدا می کنید. این اقدامات نه تنها بر روی فایل پاورپوینت سخنرانی تاثیر دارند، بلکه ممکن است منجر به آسیب به فلش درایو نیز گردند. ما توصیه می کنیم که ابتدا فایل را به کامپیوتر منتقل نموده و سپس از روی کامپیوتر آن را اجرا کنید. این امر منجر به افزایش سرعت اجرا گردیده و همچنین مانع از آسیب به فایل در حال اجرا می گردد.


شایان ذکر است که دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارند که منجر به آسیب به فایل پاورپوینت سخنرانی شما می گردند. اگرچه تست فایل اقدام مناسبی می باشد اما هرگز آن را از روی فلش اجرا نکرده و در ابتدا فایل را به کامپیوتر منتقل نموده و نسخه منتقل شده را اجرا کنید. از سوی دیگر، تهیه نسخه پشتیبان نیز بسیار مناسب می باشد زیرا در این صورت می توانید در صورت آسیب به فایل های اصلی، آن ها را بازیابی کنید. از آنجایی که دیسک های فیزیکی نظیر فلش، هارد درایو و … قابل اعتماد نیستند، توصیه می شود که فایل های خود را بر روی کلود (نظیر آپلود بر روی ایمیل) ذخیره سازی کنید. اگر از نحوه دسترسی به پرونده های مبتنی بر وب اطلاعی ندارید، در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

اگر قصد دارید نسخه پشتیبانی از فایل های ضروری خود بر روی اینترنت داشته باشید، باید از فضای ایمیل خود (Gmail، Yahoo، Hotmail و …) برای این کار استفاده کنید. برای استفاده از فایلی که بر روی ایمیل شما ذخیره شده است، شما می توانید از طریق اینترنت منزل یا محل کار خود به آن دسترسی داشته باشید. ذخیره فایل ها بر روی فلش درایو معایبی نیز دارد. شما باید همواره آن را به همراه داشته باشید. ثانیا، احتمال آلوده شدن آن به ویروس بواسطه متصل نمودن به کامپیوتر بسیار بالا می باشد. ذخیره فایل ها بر روی فضاهای ابری مثل دراپ باکس هیچ یک از معایب فوق را ندارد. از آنجایی که هیچ یک از ما علاقه ای به بروز شرایط فوق نداریم، ضروری است که پیشگیری های لازم را انجام دهیم. خوشبختانه ابزارهای متعددی نیز برای ترمیم فایل های پاورپوینت موجود می باشند که می توانید با استفاده از آنها فایل های پاورپوینت معیوب را ترمیم نمایید.


آیا با مطالب روانشناسی خانواده آشنا هستید؟

اگر نه اینجا را کلیک کنید


تا به حال به سخنرانی ای دعوت شده اید که قرار بود یک ساعت طول بکشد ولی یک ساعت و نیم طول کشیده؟ چه حسی داشتید؟ قطعا از این موضوع خوشحال نشدید .شاید هم آرزو کردید کاش هیچ وقت این دعوت را قبول نمی کردید. با این مثال ساده متوجه می شوید چقدر مدیریت زمان در سخنرانی با پاورپوینت برای مخاطبین اهمیت دارد.

باید همیشه در این طور در  نظر بگیرید که مخاطبانتان سرشان شلوغ است و برای بعد مراسم سخنرانی برنامه ریزی کرده اند و بلافاصله بعد از ارائه شما باید به مکان دیگری بروند. این طوری همیشه اهمیت زمان بندی را به خاطر خواهید داشت.

اامات یک ارائه خوب در زمان سخنرانی

برای یک ارائه خوب پاورپوینت تنها داشتن اسلاید های زیبا و خوب کافی نیست. مدیریت زمان در سخنرانی با پاورپویت اهمیت زیادی دارد. باید دقت داشته باشید که ارائه را طوری تنظیم کنید که به موقع تمام شود و زمان خاصی را برای استراحت مخاطبان در نظر بگیرید. انقدر تمرین کنید که دقیقا بدانید چه مقدار زمان برای هر اسلاید ارائه مناسب است.

بهترین راه برای اندازه گیری مدت زمان لازم برای ارائه ایستادن و با صدای بلند تمرین کردن است. سرعت صحبت کردن شما هنگامی که ایستاده اید و بلند صحبت می کنید نسبت به زمانی که نشسته اید و آرام با خودتان نجوا می کنید متفاوت است. پس بایستید و با صدای بلند ارائه تان را تمرین کنید. تا زمان کلی ارائه را بدست بیاورید.برای مدیریت زمان یک ارائه باید از یک رویکرد استراتژیک استفاده کنید. در تمرینی که برای بدست آوردن زمان ارائه تان انجام می دهید دقت کنید که هر قسمت دقیقا چقدر طول می کشد. مثلا در یک سخنرانی 60 دقیقه ای بهتر است به هر قسمت زمان خاصی اختصاص دهید و اسلاید های ارائه تان را با آن تنظیم کنید.


 مثلا:

  • 00:05 – شروع ارائه
  • 00:15 – مقدمه و معرفی ارائه
  • 00:30 – ارائه آموزش های لازم و یا ارائه اصل مطلب
  • 00:50  – ارائه نمونه هایی از مطلب مورد بحث
  • 00:58 – تشکر, تشویق و تمجید

 

مدیریت زمان در سخنرانی

تمرین تنظیم وقت با پاورپوینت

برای مدیریت زمان در سخنرانی با پاورپوینت می توانید از این روش استفاده کنید. قبل از اینکه تمرین را شروع کنید، مطمئن شوید که اولین اسلاید ارائه را انتخاب کرده اید. حالا روی  Slide Show یا نمایش اسلاید کلیک کنید و روی  تب Rehearse Timings یا تمرین تنظیم وقت” کلیک کنید.

پاورپوینت بصورت اتوماتیک یک پنل تایمر کوچک باز می کند که شروع به شمارش می کند.

با فشار دادن دکمه راست کی برد می توانید به اسلاید بعدی بروید . مایکروسافت پاورپوینت زمان مربوط به اسلاید را محاسبه میکند. همچنین به هر اسلاید جدیدی که بروید جمع زمان های اسلایدهای قبل را نیز به شما نشان میدهد. از دکمه پاز یا مکث میتوانید برای نگه داشتن موقت زمان استفاده کنید.

در پایان تمرین ,شما در حالت نمایش   slide sorter  می توانید مقدار زمانی که به هر اسلاید اختصاص دادید را ببینید.

سعی کنید به هر اسلاید زمان مناسبی بدهید. نه انقدر کم که مخاطب متوجه اسلاید نشود و مجبور شود از کسی که کنارش نشسته بپرسد که مطلب چه بود نه انقدر زیاد که حوصله مخاطب سر برود و خسته شود.

بعد از اینکه به هر اسلاید زمان مورد نطرتان را اختصاص دادید می توانید تنظیماتی در پاور پویت انجام دهید که به طور اتوماتیک اسلاید ها را عوض کند.


ساختن یک ارائه خودکار

شما می توانید یک زمان بندی اتوماتیک برای اسلاید های پاور پوینت در نظر بگیرید , به این ترتیب دیگر لازم نیست دستی اسلایدها را عوض کنید.

به یاد داشته باشید که زمانی که به هر اسلاید می دهیم چقدر است چون ممکن است پاورپویت قبل از اینکه حرف هایمان در مورد یک اسلاید تمام شود اسلاید بعدی را نشان دهد و یا بالعکس ,ممکن است صحبت هایتان تمام شود و بخواهیم مطلب بعدی را بگوییم ولی اسلاید قبلی در حال نمایش است . به هر حال تمرین کنید که زمان ارائه هر اسلاید با زمان اتوماتیک برابر باشد.

روی Slide Show یا نمایش اسلاید کلیک کنید و روی  تب setup slide show  کلیک کنید. پنجره set up show  باز می شود. شما می توانید تنظیمات زمان را روی اسلاید اول یا اسلایدی که رویش قرار دارید انجام دهید.

اگر از زمانی که به اسلایدی اختصاص دادید راضی نبودید میتوانید با کلیک روی record slide show  و انتخاب clear زمان اختصاصی را پاک کنید.


برای انتخاب مسیر زندگی درست کلیک کنید

ادامه مطلب را اینجا بخوانید


بسیاری از شما در حالی مشغول خواندن این مطلب هستید که به عنوان یک سخنران بارها و بارها اسلایدهای شلوغ با خطوط نزدیک و آزاردهنده را در معرض دید مخاطب قرار داده‌اید. شاید پیش خودتان فکر می‌کنید اسلایدهای پاورپوینت دیگر چه اهمیتی دارد که بخواهید زمان مجزا و جداگانه‌ای برای طراحی متفاوت آن صرف کنید و هر چه قدر هم حرفه‌ای‌تر می‌شوید بیش از پیش به این حقیقت ایمان می‌آورید. خبر ناگوار این که واقعیت خلاف تمام تصورات شما است و آن چه که به عنوان اصول طراحی پاورپوینت مطرح می‌شود دقیقا مثل سایر بخش‌های یک سخنرانی مهم و قابل بحث است!

مروری بر اصول طراحی پاورپوینت مخاطب‌پسند

به طور معمول برای طراحی اسلایدها اولین کاری که می‌کنیم رفتن به سراغ لپ تاپ یا کامپیوتر و باز کردن نرم‌افزار معروف پاورپوینت است. البته ناگفته نماند که برخی به با استفاده از نرم افزار پرزی به ارائه ای تحسین برانگیز سخنرانی می‌پردازند و اصولا در استفاده از نرم‌افزارهای جدیدی که امکانات تازه‌تر و چشم‌نواز امروزی دارد پیشتاز هستند. اما این میان روی صحبت ما با عموم سخنرانان است که غالبا از پاورپوینت استفاده می‌کنند و پیوسته به دنبال طراحی حرفه‌ای پاورپوینت هستند اما همچنان اندر خم یک کوچه‌ هستند و نحوه طراحی آن‌ها نسبت به یکی دو سال گذشته هیچ تغییری نداشته است.

چنان چه که خود شما طراحی پاورپوینت را بر عهده دارید و کاملا مستقل و بر حسب سلیقه خودتان عناصر را در اسلایدهای پاورپوینت جایگذاری می‌کنید هرگز این مطلب را از دست ندهید! بعد از خواندن نقد روانشناسانه امروز می‌آموزید که چه طور باید از ویژگی‌های شخصیتی مخاطبان در جهت طراحی پاورپوینت کاربرپسند استفاده کرد.

مروری برمروری بر اصول طراحی پاورپوینت مخاطب‌پسند

اگر به خوبی یاد گرفته باشید که چه طور از فرآیند شناخت مخاطبان در جهت بهبود سخنرانی استفاده کنید حتما اکنون می‌دانید که برخی از سخنرانی‌ها اصلا به پاورپوینت نیازی ندارد. موضوع سخنرانی، آنالیز مخاطبان، فضا و امکاناتی که سالن سخنرانی در اختیار سخنران قرار می‌دهند و  ویژگی‌ها و نوع مخاطبان هستند که تعیین می‌کنند به پاورپوینت نیاز داریم یا نه.


اگر فکر می‌کنید شیوه سخنرانی شما و موضوع مورد بحث با پاورپوینت لازم و موم یکدیگر هستند حتما به اصول طراحی پاورپوینت مخاطب‌پسند دقت کنید.

مروری بر اصول طراحی پاورپوینت مخاطب‌پسند

8 اصل روان‌شناختی در طراحی پاورپوینت سخنرانی

  1. اصل ارتباط: ارتباط بین موضوع بحث و عناصری که در پاورپوینت به کار می‌بریم بسیار مهم است؛ چه پاورپوینت حاوی اطلاعات زیادی باشد چه تنها شامل تصاویر باشد
  2. اصل دانش کافی سخنرانارائه حرفه‌ای پاورپوینت نیازمند دانش کافی سخنران نسبت به مفاهیم، سمبل‌ها و اصطلاحات می‌باشد
  3. اصل برجستگی: پاورپوینت به نحوی طراحی شده باشد که توجه مخاطبان را به نکات برجسته متمایل کند
  4. اصل تمایز: در میان تمام بخش‌هایی که در پاورپوینت قرار داده می‌شوند نکات پررنگ و برجسته باید با استفاده از روش‌های مناسب متفاوت و متمایز شوند
  5. اصل سازمان ادراکی مخاطبان: این اصل در تمام انسان‌ها مشترک است که با دیدن عناصر مجزا و غیرپیوسته تلاش دارند آن‌ها را گروه‌بندی کنند و نهایتا به یک واحد برای به ساده به خاطر سپردن برسند
  6. اصل سازگاری: با توجه به این اصل یک پیام یا مفهوم زمانی که با معنای خود سازگار و مرتبط باشد ساده‌تر توسط مخاطب درک می‌شود
  7. اصل تغییر محتوا: مردم برای فهم تفاوت بین دو عنصر متفاوت، نیاز به مشاهده تغییر دارند. بر اساس این اصل هر دو اسلاید باید حاوی تغییرات ملموسی باشند تا بهتر درک شوند
  8. اصل محدودیت ظرفیت: مردم ظرفیت مشخص و محدودی در پردازش اطلاعات دارند. بنابراین در صورتی که حجم بالایی از اطلاعات به خورد مخاطب داده شود در درک آن مشکلاتی رخ خواهد داد

مروری بر اصول طراحی پاورپوینت مخاطب‌پسند

اصل تغییر محتوا و خوانایی متون در اسلایدهای پاورپوینت

شاید خوانا بودن پاورپوینت تا حد زیادی به تنظیم فونت در طراحی اسلایدها مربوط شود که قبلا هم به بررسی بایدها و نبایدهای آن پرداخته بودیم. همان طور که در اصل تغییر محتوا گفته شد مخاطب برای درک اطلاعات جدید به مشاهده تغییراتی در اسلایدها نیاز دارد. به همین دلیل است که توصیه می‌شود در یک بند، یک ردیف، یک جدول و خلاصه بخشی از اطلاعات که همگی زیرمجموعه یه عنوان هستند از یک نوع فونت با یک افکت خاص استفاده شود. به طور کلی مخاطب با دیدن تغییر فونت در یک اسلاید تصور می‌کند وارد مبحث جدیدی شده یا این که با خود فکر می‌کند مبادا مقصود سخنران چیز دیگری بوده است


مسیر زندگی درست را انتخاب کنید

دانشگاه زندگی تمامی مسیرها را برای شما روشن می سازد


این مقاله بهترین نکته‌ها را در قبال هدیه‌دادن ارائه می‌کند _ نه فقط برای سن و جنسیت خاصی، بلکه برای همه!. ما در وب‌سایت و تجارتی که داریم، هر روزه شاهد ردوبدل‌شدن هزاران هزار هدیه در روز هستیم و در این اثنا، نکات آموزنده‌ای را آموخته‌ایم.

همۀ ما روز تولد عزیزمان را به‌عنوان بهترین روز سال در نظر می‌گیریم، اما گاهی اوقات تبدیل به ترسناک‌ترین روز سال می‌شود.

می‌دانید که منظورم چیست؟ منظورم انتخاب هدیه است.

همسر شما خواهد گفت: (اوه من چیزی نیاز ندارم). اما این حرف قطعاً حقیقت ندارد. به‌علاوه، مسئله فقط همسر شما نیست. دوستان‌تان، پدرومادرتان، عموها و خاله‌ها و عمه‌ها و دایی و والدینِ همسرتان و بی‌شمار افراد دیگری که منتظر هدیۀ شما هستند. ممکن است بخواهید از آن‌ها بپرسید که به‌عنوان هدیه دوست دارند چه‌چیزی را دریافت کنند، و اگر خیلی‌خیلی خوش‌شانس باشید، شاید حقیقت را بشنوید. که صمیمیت و نزدیکیِ بی حدومرزی را می‌طلبد. از طرفی، شما هم دوست ندارید به‌خاطر حراج یک کلوپ ویدئویی، فیلم‌های تخفیف خورده‌ی جنگ ستارگان را برای‌شان بخرید.

این مقاله بهترین نکته‌ها را در قبال انتخاب هدیه ارائه می‌کند _ نه فقط برای سن و جنسیت خاصی، بلکه برای همه!. ما هر روزه شاهد ردوبدل‌شدن هزاران هزار هدیه در روز هستیم و در این اثنا، نکات آموزنده‌ای را آموخته‌ایم و دوست داریم تا با شما در میان بگذاریم.

انتخاب هدیه

  1. هدیه را با اتفاق جالبی همراه کنیدسعی کنید در نوع کادوکردن، خلاقیت به خرج دهید. به‌جای این‌که مثل همیشه و طبق عادت، کاغذ کادویی را دور هدیه‌تان بپیچید، به هدیه مثل یک تجربۀ جالب بیاندیشید _ و مطمئن شوید که از آن لذت خواهند برد. هدیه‌تان را پنهان کنید و به او سرنخ‌هایی برای پیدا کردنش بدهید. به جای دادنِ یک کارت هدیۀ ساده، رازی را در یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌اش پنهان کنید و کدهای مخصوصی به او بدهید. یا هدیه‌اش را در یک عروسک ۀ بزرگ جای دهید، به همین سبب برای دسترسی به هدیه باید یک عمل جراحی کامل روی عروسک پیاده کند. هیچ‌وقت لذتِ بازکردنِ کادو را دست کم نگیرید. گاهی اوقات، کمیت، کیفیت را پوشش می‌دهد. یعنی حتی کادویی هرچند کودک، با بسته‌بندی بزرگ و جالب می‌تواند خیلی غافلگیرکننده‌تر باشد.
  2. حالا یک تجربۀ واقعی خلق کنید. همسرتان عاشق یک بازیگر خاص است؟ فیلم‌های او را خریداری کرده و پوسترش را دارد؟ پس برای او بلیط سینمایِ جدیدترین فیلم آن بازیگر را خریداری کنید. یکی از بهترین هدیه‌هایی که داده‌ام، معماهایی قدم‌به‌قدم بود که فرد مورد نظرم را به رستوران هدایت کرد. سپس برای او یک پاستای غول‌آسا خریدم (غذای مورد علاقه‌اش) و به بعد از آن به سرگرمی‌های مورد علاقه‌اش پرداختیم.
  3. لیستی از مواردی که فرد مورد نظرتان به آن‌ها علاقه دارد یا او را تعریف می‌کند بنویسید. این لیست را تاجایی که می‌توانید طویل‌تر بنویسید _ حداقل دو دقیقۀ کامل روی آن وقت بگذارید و هرچه‌قدر می‌توانید در آن مطلب پر کنید. سپس هرچیزی که ممکن است به این مطالب مربوط باشد را _ چه کوچک و چه بزرگ _ کنار آن‌ها یادداشت کنید.                                                                             انتخاب هدیه                                                                                                                                          شما که قرار نیست تمام آن‌ها را بخرید، اما در این صورت ایده‌ی بسیار مهیجی به ذهن‌تان خواهد رسید که در غیر این صورت اصلاً امکان خطورش وجود نداشت. این کار باعث می‌شود تا فرد مورد نظر بفهمد که شما چقدر انسان متفکری هستید و برای او ارزش بسیاری قائلید.
  4. به گذشته نگاه کنید. شاید فرد مورد نظر شما به تازگی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده باشد، پس مدرک او را در قاب زیبایی برای به نمایش گذاشتن کادو دهید. یکی از مشتریان ما به فرد دیگری، نقاشی‌ای از سگ او که سال پیش مرده بود را هدیه داد. بگذارید کودکی‌شان دوباره زنده شود. یکی از مشتریان ما که مجبور شده بود دستگاه نیتندو64 خود را بفروشد، یکی دیگر را کادو گرفت.
  5. از خودتان بپرسید که فرد مورد نظرتان به چه ‌چیزی نیاز دارد. ممکن است بگویید که اطرافیان شما به چیز خاصی نیاز ندارند. اما مشکل همین است، همۀ آدم‌ها همیشه نیاز خاصی به یک وسیله یا شیء را دارند. چیزی که یک تاجرِ مشغول نیاز دارد چیست؟ خب احتمالاً زمان. هزاران وسیله وجود دارد که باعث می‌شود دوستان‌مان، زندگی روزمره‌ی آسان‌تری داشته باشند. حتی می‌توانید از نزدیکان یا دوستان مشترک‌تان برای چند پیشنهاد ساده کمک بگیرید. خواهرتان به مدرسه پرستاری می‌رود؟ پس برای او کیت وسایل پرستاری را بخرید. وقتی سطح فکری خود را متعارف‌تر کنید، قطعاً زاویۀ دید شما نیز گسترده‌تر می‌شود.
  6. در انتخاب هدیه اندکی فضولی به خرج دهید. بیشترِ مردم یک لیست از آرزوهای خود در سایت آمازون یا سایت‌های مشابه دارند. این روش برای زمانی که هیچ‌کدام از موارد قبلی به ثمر ننشست، عملی است. بسیاری از افراد خوشحال می‌شوند اگر شما وسیلۀ مورد علاقه‌شان را حتی بدون این‌که از آن‌ها بپرسید به ایشان ارزانی دارید _ حتی گاهی وقت‌ها خودشان هم یادشان می‌رود که چه‌قدر به این وسیله علاقه یا نیاز داشته‌اند. در صفحات مجازی آن‌ها دنبال سرنخ بگردید.
  7. کمی از خودتان مایه بگذارید. این بار به جای این‌که هدیه از خواست و علایق آن‌ها شکل بگیرد، از خود شما سرچشمه می‌گیرد. یک اثر هنری خلق کنید، چند بیت شعر بگویید یا برای‌شان شال گردن ببافید، مطمئنم منظور اصلی‌ام را متوجه شدید. حالا این مورد را با موارد قبلی مقایسه کنید.
  8. باعث خنده‌شان شویدمثلاً اگر شخصی علاقۀ وافری به سیب زمینی دارد، 10 کیلو سیب زمینی به او هدیه دهید. هدیه برای مفرح ساختنِ فرد است. چه کاری مفرح‌تر از خندیدن؟
  9. خیرخواهانه رفتار کنیدخب، واقعاً کسی وجود دارد که به هیچ وسیله‌ای نیاز نداشته باشد؟ من که باور نمی‌کنم، اما اگر شما این‌طور فکر می‌کنید، اشکالی ندارد. اگر آن‌ها به چیزی نیاز ندارند، افراد زیادی بیرون از محدوده‌ی شما هستند که به بی‌شمار وسیله نیاز دارند. چیزی را که فرد مورد نظرتان به آن علاقۀ شدیدی دارد پیدا کنید، و آن را صدقه دهید. آیا او عاشق سگ ها است؟ مثلاً می‌توایند به یکی از مؤسسات حمایت از حیوانات کمک کنید. هزاران مراکز خیریه وجود دارد که با ذاغه نشینی، درمان بیماری‌های لاعلاج، توانبخشی و درمان اعتیاد به مواد مخدر و غیره سروکله می‌زنند. هدیه‌ای بدهید که برای آن‌ها هدفی والا را تداعی کند.
دانشگاه زندگی به کمک شما می آید تا مشکلات خود را حل کنید

تا به حال روزی در زندگی داشته‌اید که در آن احساس کنید علی‌رغم تلاش‌های بسیارتان، علی‌رغم این‌که چه‌قدر به خودتان سخت می‌گیرید، نمی‌توانید به هیچ‌جای بهتری برسید؟ روزی که در آن میل برای یک‌جا نشستن و یا دراز کشیدن روی تخت آن‌قدر زیاد است که حتی چندین لیوان چای هم نمی‌تواند آن را شکست دهد؟

سه ماه پیش، تمام روزهای من بدین شکل می‌گذشتند. مخصوصاً وقتی که ساعت 3 صبح از خواب بیدار می‌شدم و می‌فهمیدم که دنیایم چه‌قدر آرام و غمگین است.

به جز مالیخولیایی که هراز چندگاهی به من تلنگر می‌زد، سعی می‌کردم تا برنامۀ روزانه‌ام را به خوبی پیاده کنم: ساعت 8 صبح از رخت خواب بیرون بیایم، صبحانه بخورم، روی مبل بنشینم و تلوزیون تماشا کنم، کارهای عادی و روزانه‌ام را برای مدت 15 دقیقه انجام دهم، دوش بگیرم، تلوزیون تماشا کنم، نهار بخورم، چرتی بزنم، ساعت 5 عصر برای دویدن عصرانه بیرون بروم، در حین دویدن عکس بیندازم، به خانه بروم، استراحت کنم، دوش بگیرم، شام بخورم و بخوابم.

مشخصاً تنها یک درصد از این برنامه در روز من اجرا می‌شد. گرایش و علاقۀ من برای یک‌جا نشینی و هیچ‌کاری نکردن آن‌قدر زیاد بود که گاهاً باعث می‌شد تا از خودم متنفر شوم.

زندگی

گاهی وقت‌ها، فقط روی تختم می‌نشستم و به دیوارِ اتاقم خیره می‌شدم. گاهی روزها، خودم را در حالی می‌یافتم که در تنهاییِ خویش گریه می‌کنم. یک روز دیگر، آسیب زدن به خودم را به عنوان راهی برای آزادسازی این خشم و درد انتخاب می‌کردم.


زندگی من به وسیلۀ تجربیات تلخی که داشتم و ناامیدیِ حاصل از آن به تاراج رفته بود. یک روز سعی کردم تا به آینه نگاه کنم و تمام حرف‌هایم را بیرون بریزم:

(هی! تو! بله! با تو هستم! تو لکۀ ننگی بیش نیستی. هیچ ارزشی نداری. او تو را ترک کرد چرا که یک بدبخت بیش نیستی. به خودت نگاه کن. هیچ شغلی هم برای خودت نداری. اصلاً چطور می‌توانی خودت را بالا بکشی؟ زندگی تو یک مرداب خالص است.)

زیرِ گریه زدم. برای چندین ساعت گریه کردم. روزهای بسیاری می‌شد که خودم را از مردم دور نگه داشتم. دیگر صبح‌ها برنامۀ روزانه‌ام را پیاده نمی‌کردم. دیگر عصرها سراغ دویدن نمی‌رفتم. دیگر در حین دویدن از درختان و رودخانه‌های زیبا عکسی نمی‌گرفتم. دیگر… هیچ‌چیزی نبود.

برای یک هفته فقط در خانه ماندم و تلوزیون تماشا کردم و غذا خوردم.

اما یک روز وقتی از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم از خانه بیرون بروم و برای چند دقیقه در بالکن بنشینم. سناریوی بسیار زیبایی بود. گویی که آفتاب نمادی از یک شروع تازه بود. امید. انرژی مثبت. لذت. و مهمتر از همۀ این‌ها، عشق به خویش.

زندگی

این مسائل، کشفیاتی هستند که وقتی در بالکن نشسته بودم به آن‌ها رسیدم:

(تو حق انتخاب داری. تو باید بدانی که در هرچیزی حق انتخاب داری. تو حق انتخاب داری که خودت را صرفِ موقعیت‌های افسرده کننده و دلگیرکننده و یا غم و اندوه بکنی، یا این‌که هربار که ساعت 3 صبح از خواب پریدی، چشمانت را ببندی و آرام به خواب برگردی.

تو حق انتخاب داری تا بیدار شوی و برنامۀ روزانه‌ات را انجام بدهی یا فقط کل روز را در تخت بمانی و به وسیلۀ ناامیدی و شکست عشقی از پا دربیایی.


تو حق انتخاب داری که به زندگی در این مرداب ادامه بدهی یا بدون قید و شرط به خودت عشق بورزی.)

پس، هر احساسی که در حال حاضر دارید برای خودتان است اما از شما خواهش می‌کنم که لطفاً موارد دومی از هر خط را انتخاب کنید. انتخاب کنید که در رابطه با هرچیزی که قرار است برای‌تان اتفاق بیفتد مثبت و خوش‌بین باشید.

یادتان باشد که این درد موقتی است.

شاید همین حالا هم درد داشته باشید، شاید به تسلیم شدن فکر می‌کنید. به من اعتماد کنید، من آن لحظات را تجربه کرده‌ام، تمام این کارها را انجام داده‌ام. قرار نیست کمکی به بهبود وضعیت شما بکند. این‌که بخواهید اجازه بدهید غم تمام زندگی‌تان را در بر بگیرد، باعث می‌شود بیشتر و بیشتر خسته شوید.

بنابراین یک، یک روز که فهمیدید از تمام این درد و رنج و غم خسته‌اید، به کاری مشغول شوید که باعث می‌شود حال‌تان بهتر شده و احساس خوبی داشته باشید. هرکاری. بستنی بخورید، گریه کنید، جیغ بزنید، بدوید، نقاشی بکشید _ هرکاری می‌خواهید بکنید اما سعی در کشتنِ خودتان نداشته باشید.

حال شما خوب خواهد شد. بهتر خواهید شد. فقط کافیست تا به خودتان باور داشته باشید.

باور داشته باشید که می‌توانید از این مرداب بیرون بیایید و یک روز که در آینه نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که بهتر و قوی‌تر و خوشحال‌تر از هفته‌ها و ماه‌های پیش هستید چرا که مبارزه را بردید و به این مسئله افتخار می‌کنید.

اما بیشتر از هیچ‌چیز باشید، لطفاً همیشه یادتان باشد که عشق به خویش بسیار مهم است. این عشق می‌تواند کوه‌ها را جا به جا کند و پدیده‌های بسیار زیبایی را خلق کند.


مقالات بیشتر را در www.daneshgahezendegi.com را بخوانید


درون ذهن هر کدام از ما توده‌ای از کتاب‌هایی وجود دارد که با قصه‌ها، تراژدی‌ها، کمدی‌ها و هر چیزی که راجع به این موضوعات باشد، پر شده است که غالب آنها را ما انسان‌ها قبلا نوشته‌ایم. ما دائماً داستان‌هایی را راجع به اینکه ما کیستیم، لیاقت چه را داریم، چه چیزی نیاز داریم و قادر به چه کارهایی هستیم (یا نیستیم) را آب و تاب می‌دهیم.

این داستان‌ها به طور اجتناب‌ناپذیری بر تصمیماتی که ما می‌گیریم و کارهایی که می‌کنیم تاثیر می‌گذارند. به همین دلیل، بسیار مهم می‌باشد که به حماسه‌هایی که می‌آفرینیم (و سال‌های سال در حال ایجاد آن‌ها هستیم) و به خود می‌گوییم توجه کنیم. زیرا چه می‌شود اگر آن داستان ترسناکی که به خود راجع به بی‌کفایتی‌ها و ناتوانایی‌های مفروض خود می‌گوییم اصلا درست نباشد؟ چه می‌شود اگر داستان‌هایی که می‌نویسید رضایت و خرسندی شما را خراب می‌کنند؟

داستان گفتن

الان به خود چه می‌گویید؟ در طول روز به خود چه می‌گویید؟

وقتی که کار جدید یا ناآشنایی را شروع می‌کنید چه داستان‌هایی را به خود می‌گویید؟ شما ممکن است در حال شروع پروژه‌ی جدیدی سر کار خود باشید یا در حال پختن چیزی باشد که هرگز نپخته‌اید. شاید شما فوراً بگویید که نمی‌توانید آن کار را انجام دهید. شاید شما خود را دست کم بگیرید و خود را ضعیف بپندارید. من بسیار پر عیب و ایراد می‌باشم. من نمی‌دانم که چه می‌کنم. مثل همیشه. من چقدر درهم و برهم هستم.»

چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید زمانی که بیدار می‌شوید؟ شاید شما گونه‌ای از جملات نمی‌توانم چالش‌های امروز را اداره کنم. اوه، یک روز پرمشغله‌ی دیگر که به سختی حتی یک کار در آن انجام می‌شود. اوه، روزی دیگر بر روی چرخ هامستر» را از دهان خود بیرون می‌ریزید.


شما چه داستان‌هایی را برای خودتان می‌گویید؟
شما چه داستان‌هایی را برای خودتان می‌گویید؟

 

چه داستانی را راجع به وزن خود به خود می‌گویید؟ راجع به اینکه لیاقت چه چیزی را دارید؟ در مورد اینکه چه چیزی را می‌توانید و چه چیزی را نمی‌توانید بخورید؟

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که چین و چروک بیشتری را دور چشم خود، دور دهان خود و به روی پیشانی خود پیدا کنید؟

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که شکست می‌خورید؟ شاید ذهن شما فوراً به این سمت می‌رود که من یک بی‌عرضه و بازنده هستم» به جای اینکه من می‌توانم از این موضوع درس بگیرم».

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که فراموش می‌کنید صورتحسابی را بپردازید یا کاری را بیش از حد طول می‌دهید؟

چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید زمانی که پریشان حال یا کسل هستید؟ شاید شما به خود می‌گویید که نیاز به یک لیوان شراب برای فرونشاندن تب و تاب‌های تحریکات خود دارید. شاید شما به خود بگویید که هر کس دیگر در دنیا می‌تواند کارها را بدون ترسیدن و قاطی کردن انجام بدهد و با این وجود شما نمی‌توانید خود را جمع و جور کنید مثل همیشه».

چه احساسی در مورد خود دارید

شما چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید وقتی که وحشت‌زده یا مضطرب یا عصبانی یا ناراحت هستید؟ آیا به خود اجازه می‌دهید که این احساسات را احساس کنید؟ آیا خود را به خاطر احساس کردن آن‌ها سرزنش می‌کنید، کنجکاو می‌شوید که چه مشکلی دارید و فوراً جلوی تاثیر آن‌ احساسات را می‌گیرید؟

بنابراین، اغلب ما حتی متوجه داستان‌هایی که می‌نویسیم نیستیم، اما آنان همچنان خود را نشان می‌دهند در کلماتی که بیان می‌کنیم، در فعالیت‌هایی که در برنامه زمانی خود می‌کنیم، در انسان‌هایی که دور خود را با آنان احاطه می‌کنیم، در اینکه ما چگونه از روزی به روز دیگر حرکت می‌کنیم و در اینکه ما چطور به خود اهمیت میدهیم (یا نمی‌دهیم) که دوباره دلیل آن است که بسیار مفید می‌باشد که توقف کنیم و آن داستان‌ها را در زندگی خود بازتاب دهیم و احتمالا تجدیدنظر کنیم


برای خواندن مقالات روانشناسی، دانشگاه زندگی را دنبال کنید


بااینکه همه‌ی انتخاب‌ها و تصمیمات شما درست و مناسب نبوده‌اند،  ولی شما هنوز هم از انتخاب خود خوشحال هستید. این شادمانی نتیجه‌ی انتخاب راه درستی است که در پیش‌گرفته‌اید. شما می‌خواهید تغییر مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید، به همین دلیل تصمیمات درست اتخاذ می‌کنید. تصمیم‌هایی که در زندگی شما تأثیرات بزرگی هم دارند. هر چه در اجرای این تصمیمات موفق‌تر عمل کنید، شما به موفقیت نزدیک‌تر شده‌اید. اما خوشبختی کجاست؟
خوشبختی به میزان زیادی به تصمیمات شما وابسته است. خیلی‌ها خوشبختی را معادل شادمانی می‌دانند، بهتر است بدانید که تقریباً نیمی از شادی شما کاملاً در کنترل شماست. شاد بودن تا حدی زیادی ارادی و انتخابی است. بنابراین برای شادتر بودن تصمیمات درست بگیرید و اگر می‌خواهید  شادتر زندگی کنید این 9 توصیه را دنبال نمایید.

ما شادی را برای شما تضمین می‌کنیم، هرچند که رسیدن به موفقیت و هدف‌نهایی موضوع قابل تضمینی نیست، شاید خیلی‌ها را بشناسید که از رسیدن به اهدافشان بازمانده‌اند، اما اگر رسیدن به موفقیت را همچون راهی لذت‌بخش بشناسیم، پیمودن این راه برای ما خود بزرگ‌ترین موفقیت محسوب خواهد شد.

تصمیم درست

1.تصمیم اول این است: من می‌خواهم، پس می‌توانم
زمان مناسب برای این تصمیم چه وقت است؟ زمان مناسب برای اخذ این تصمیم، درست زمانی است که تصمیم گرفته‌اید کار جدیدی را آغاز کنید.

یک‌مرتبه رئیسم به من مسئولیت سختی را داد و  من به او گفتم: چشم قربان من سعی خودم را خواهم کرد، او به من گفت تلاش کردن هیچ اشکالی ندارد تا زمانی که خسته بشوی و دست از تلاش برداری. درواقع مقاومت تمام نکته‌ای است که برای ما اهمیت دارد. البته اینکه اغلب می‌گوییم تلاش خودمان را خواهیم کرد، چیزی از ارزش و هویت ما کم نمی‌کند بلکه اگر شکست هم بخوریم تلاش خودمان را کرده‌ایم. اما وقتی‌که می‌گویید من می‌خواهم درواقع دیدگاهتان از شانس و اقبال به میزان تلاش یا همت خودتان تغییر خواهد کرد.

وقتی واقعاً بخواهید کاری را انجام دهید بهتر است که  نگویید”من سعی خودم را خواهم کرد” بهتر است بگویید من می‌خواهم این کار را انجام بدهم” و سپس هدفتان را در ذهنتان تصور کنید. گاهی جملات کوتاه‌ مسیر حرکت ما را تغییر می‌دهند. گاهی حرکت ما را کندتر یا سریع‌تر می‌کند. این جملات هستند که مفاهیم عمیقی را در خود جای‌داده‌اند. به‌طور مثال در دو جمله خسته نباشید” و خدا قوت” دو پیام کاملاً متفاوت مخابره می‌گردد. این شما هستید که انتخاب می‌کنید کدام جمله را بکار بگیرید و شنونده کاملاً تفاوت این دو پیام را احساس خواهد کرد.

به کار بردن جملاتی که نشان از قاطعیت شما در انجام یک کار را دارد از شما فردی نیروند تر می‌سازد. اگر تصمیم به انجام کاری را گرفته‌اید. هم‌اکنون وقت آن است که مدام در ذهن خود به‌خود بگویید. من می‌خواهم و می‌توانم. این همان جمله‌ی سحرآمیز و  معجزه‌آسا برای شما خواهد بود. بدون آنکه واقعاً سحر یا جادویی را بکار گرفته باشید. پس معطل نکنید و از امروز جملات سحرآمیز بیشتری به خود بگویید.

من می توانم

2.تصمیم بگیرید که سختی کار را به جان بخرید تا مجبور به تحمل سختی پشیمانی نباشید
(زمان مناسب اخذ این تصمیم چه وقت است؟ زمان مناسب وقتی است که می‌خواهید هدفی را به دست آورید هدفی که برای شما ارزشمند است.)

بهترین کلماتی که می‌توانید بگویید این است”اگر آن را به دست آوردم…”. به یاد تمام‌کارهایی که می‌خواستید انجام دهید اما شرایطش را نداشتید فکر کنید. به رؤیاهای پنج یا ده سال پیش خود فکر کنید که اگر آن ها را عملی می‌کردید، الآن در چه شرایطی بودید. به اینکه وقتتان را هدر دادید و دیگر نمی‌توانید به عقب بازگردید. پس امروز را با اهداف جدیدتان آغاز کنید تا در پنج یا ده سال آینده پشیمان نشوید.

مطمئناً کار کردن سخت است و زحمت و رنج خودش را دارد، اما بهتر از احساس پشیمانی و عدم قدرت جبران آن است. مقصود از این تصمیم سرزنش کردن مداوم خودتان نیست ما به شما نمی‌گوییم که اعتمادبه‌نفس خود را از دست بدهید و این را هم در نظر بگیرید که سرزنش اگر به‌جا و به‌موقع باشد و مخاطب آن سرزنش هم خودتان باشید، چقدر می‌تواند برای شما تأثیرگذار شود. اصلاً چرا اسمش را سرزنش بگذاریم، بگذارید به آن‌یک تلنگر ساده بگوییم. تلنگری که شمارا به خودتان می‌آورد و موجب تلاش و همت بیشتر شما برای جبران مثبت گذشته‌تان می‌شود.


 

3.تصمیم بگیرید و  شجاعت بیشتری داشته  باشید
(زمان مناسب اخذ این تصمیم چه وقت است؟ زمانی است  که شجاعت برای شما موجب تفاوت و تمایز در شما و اهداف شما شده است)

شجاعت به معنای این نیست که شما اصلاً ترسی ندارید بلکه به خلاف این مطلب اشاره دارد. تعریف شجاعت بدون فکر صرفاً بی‌پروا بودن است. افراد شجاع افراد نترس و بی‌پروا نیستند. آن‌ها ترس‌های خود را ساده‌تر پیداکرده‌اند و با آن مواجه شده‌اند. به‌عنوان‌مثال شما ترس دارید که یک کسب‌وکار جدید را آغاز کنید درنتیجه باید دلایل بزرگ‌تری از این ترس برای آغاز کار خود پیدا کنید. دلایلی همچون تأمین آینده‌ی بهتر خانواده‌ام، زندگی بهتر و … هنگامی‌که به موضوعات مهم‌تر و بزرگ‌تر فکر می‌کنید، شجاعت بیشتری هم پیدا خواهید کرد. به ترس به‌عنوان موضوعی که شما را متوقف می‌کند نگاه نکنید.

برای روشن‌تر شدن موضوع، داستان فیلم در جست‌وجوی خوشبختی را به یاد بیاورید.  داستان مردی که برای رسیدن به اهداف بزرگ در جهت نجات زندگی خود و خانواده‌اش مبارزه‌ی بزرگی را آغاز نمود، مبارزه‌ای که او را به موفقیت‌های چشمگیر اقتصادی رساند. ازاین‌دست داستان‌ها بسیار است. اینکه شما چقدر نگران آینده خودتان باشید، مسئله‌ی شما نیست. این تنها موهبتی است که خداوند برای انتخاب‌های بهتر در شما قرار داده است و تنها وظیفه شما مدیریت این نگرانی و ترس‌ها است. بنابراین برای مدیریت آن بیشتر بر نتایج رسیدن به موفقیت تمرکز کنید. این شما هستید که سرنوشت خود را خواهید ساخت و از بحران‌ها بااراده خود عبور خواهید کرد. همچون افراد عادی دیگری که با عبور از چالش‌های زندگی خود تبدیل به قهرمان‌های زندگی ما شدند.

این  است فرق بین شجاعت دررسیدن به اهداف و ترس درماندن و درمانده شدن.این انتخاب شما و تصمیم شماست. آدم‌های موفق چالش‌های بزرگی را پشت سر گذاشته‌اند. یادمان باشد که بهای هیچ‌کس بدون محک خوردن در زندگی مشخص نمی‌شود.

شجاعت

4.تصمیم بگیرید که بیشتر و بهتر تجربه کسب کنید
(چه  مقدار ؟هرچه بیشتر بهتر)

ممکن است شما هیچ‌وقت یک طرح کسب‌وکار کامل طراحی نکرده باشید، ممکن است هیچ‌وقت شرکای خوب یا بازار خوبی برای خودتان پیدا نکرده باشید، اما نکته‌ی الهام‌بخش این است که می‌توانید زمان مناسب شروع کار جدیدتان را شخصاً تشخیص دهید و شروع به کارکنید. نگران نباشید کار دشواری نیست، این زمان زمانی است که در آن قرار دارید و ارزش آن‌وقتی مشخص می‌گردد که  آن را از دست بدهید. درس گرفتن و یادگیری از هر تجربه می‌تواند در زمان لازم به شما مهارت و ارتباط و تجربه دهد. موفقیت یک بازی اعداد است، هر چه بیشتر درس بگیرید موفق‌تر خواهید شد. بسیاری از افراد از موفقیت‌های خود سخن می‌گویند اما یادتان باشد که آدم‌های موفق بیش از آنکه پیرامون موفقیت‌هایشان سخن برای گفتن داشته باشند نصایح مهمی پیرامون شکست‌هایشان  دارند. اما این‌گونه رسم شده است که کسی از شکست‌هایش برای شما سخن نگوید و متأسفانه ساده باوران تصور می‌کنند، تنها خوش‌شانسی برای رسیدن به موفقیت کافی است.  تجربه کردن مهم‌ترین دانشی است که شما از هر شکست به دست خواهید آورد. بدیهی است که این تجربه با صرف هزینه به‌دست‌آمده است. پس دانشگاهی به نام کار وجود دارد و درس مهمی در آن تدریس می‌شود به نام شکست. جالب اینجاست که شما برای گذراندن این درس باید هزینه مادی و معنوی پرداخت نمایید. هزینه‌هایی که هیچ‌گاه جبران نمی‌شود. مثل زمانی که از دست شما رفته است. برای همین است که همیشه ما آدم‌ها از شکست فرار می‌کنیم و هیچ‌رقم دوست نداریم با رسیدن به شکست تجربه‌های خود را اضافه کنیم. پس چه‌بهتر که هم تجربه کسب کنیم و هم از تجربه‌های دیگران استفاده نماییم.

برای خواندن ادامه مطلب www.daneshgahezendegi.com را کلیک کنید


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جزوه و پاورپوینت گاه نوشت دانلود برای شما کوچ وبلاگ همه چیز نشر و توزیع آثار حجت الاسلام آزادبخت روانشناس کودک _ فرهاد فرخی تهيه غذا civilha نت سنتور هایده